من (F2) و همسرم F1 روز 29 می مصاحبه داشتیم. یک ساعت زودتر اونجا بودیم. ابتدا مرحله ی تحویل وسیله های اضافه، گوشی و بعد از اون انگشت نگاری انجام شد.
کمی استرس داشتیم. همسرم کارشناسی و ارشد مکانیک بود اما پذیرشش دپارتمان عمران و محیط زیست بود و پذیرشش سه هفته قبل از روز مصاحبه درست شده بود.
از نوبت مون یک ساعت دیرتر وارد کابین شدیم. چون بچه ها به ترتیبی که وارد سفارت و انگشت نگاری شدن برا مصاحبه هم میرن داخل کابین. آفیسر ما آقای میانسال موبور بود. خوش برخورد بود و استرس ما رو کم کرد.
از مدارک اول i20 خواست. گفتش اصلش رو نداری؟ گفتیم نرسیده به دست مون.
گفت متوجهم مشکلی نیست اصلا با لبخند
چه جاهایی اپلای کردی؟
تعداد دانشگاه ها رو گفت همسرم و اینکه هم در امریکا بوده، هم اروپا و استرالیا.
شما 2016 فارغ التحصیل شدی، بعدش چیکا می کردی؟
سربازی رو انجام دادم. دو مقاله چاپ کردم و هم چنین آماده شدن برای دکترا و آزمون های Gre و آیلتس
ریسرچ پلن داری؟ ارائه دادیم
رو چه موضوعی میخوای کار کنی؟
توضیح داده شد ( نکته با توجه به تغییر عنوان رشته، موضوع دکترا غیرمرتبط به رشته و زمینه قبلی نبود و آفیسر از علت تغییر رشته سوالی نپرسید در حالی که ما آماده شده بودیم که پرسیده بشه)
سربازی چه ارگانی بودی؟
بنیاد ملی نخبگان رو یک پروژه کار کردم.
چه مدت؟ چه پروژه ای؟
همسرم مختصرا توضیح داد.
پرسید کارت پایان خدمت و ترجمه اش رو داری؟
ارائه دادیم و ازمون گرفت. یک چک کرد و پرسید مدرک دیگه ای هم از پروژه ی سربازی ت داری؟!
گفتیم نه. خیلی نرمال قبول کرد و کمی تایپ کرد.
بعد از دکترا میخوای چکار کنی؟
میخوام برگردم ایران که در صنعت یا دانشگاه کار کنم، در حوزه های مرتبط به دکترا که آموزش خواهم دید و رو به رشده در ایران این روزها. و هم چنین به خاطر پدر مادرهامون.
بعدش sop رو خواست.
بچه ها کی ازدواج کردین؟ گفتیم شش ماه قبل و تاریخش رو گفتیم.
پرسید مراسم هم داشتین؟ بله و بعد تاریخ مراسم عروسی رو گفتیم. پرسید ایا عکسی از مراسم تون دارین؟ آلبوم عروسی همراهمون برده بودیم و نشونش دادین. بهش چند تا از قسمت های خانوادگی نشون دادیم. گفت بسیار زیبا
مهمونی تون بزرگ بوده؟ بله نسبتا
و حتی پرسید چه تعداد مهمون داشتین!
اون لابلا چون به انگلیسی چند کلامی گفته بودم از من انگلیسی پرسید مدتی که همسرت درس می خونه میخوای چیکا کنی؟
گفتم می تونم فارسی جواب بدم؟
من درسم تازه تموم شده و قصدم حمایت از همسرمه.
پرسید الان دانشجویی؟ چیکا می کنی؟
گفتم نه درسم چند ماه پیش تموم شده و بعد از اون کار نکردم و کمی زبانم رو تقویت کردم چون همسرم پذیرش امریکا گرفت.
پرسید cv داری؟ ارائه دادم
کمی تایپ کرد...بعد گفت شما کوالیفاید هستین. کلاسات سپتامپر شروع میشه. باید پروسه اداری انجام بشه.
به من که F2 بودم گفت شما زودتر از همسرت نمی تونی بری. پرسیدیم با هم ویزامون میاد؟ گفت معمولا اینطوره. گفتیم دیدار از خانواده خیلی برامون اهمیت داره امکان ویزای مالتی هست؟ گفت دست ما نیست واشنگتن تصمیم می گیره.
تقریبا یک هفته بعد برای من 6 سوال و برای همسرم، 11سوال ایمیل شد.